- افزودن کلمات کلیدی مورد نظر و افزودن انواع دیگری از کلمات نزدیک به آن کلمه کلیدی در متن مورد نظر
- اطمینان از افزودن کلمه کلیدی مد نظر به تمام قسمتهای مهم محتوا مثل تگ عنوان، توضیحات متا، H1 و غیره
- نوشتن حداقل تعداد x کلمه برای حفظ طول مطلب طلایی در رنکینگ
اما الگوریتم گوگل رشد کرده است.
اکنون میدانیم – و باید بدانیم – که رتبه بندی محتوا ربطی به فریب دادن گوگل از طریق جایگذاری کلمات کلیدی در جای مناسب ندارد. بلکه مساله مهم، فراهم کردن تجربهای استثنایی برای جستوجوکنندگان است.
محتوای سئو شده چیست؟
محتوای سئو شده، محتوایی است که با هدف رتبهبندی در موتورهای جستوجو نوشته میشود. هرچند این اصطلاح از چشم بسیاری از متخصصین سئو افتاده است.
چرا که محتوای سئو شده بیش از آنکه برای افراد نوشته شود، مطابق با موتورهای جستوجو است؛ و این اصلا خوب نیست.
چرا؟
زیرا الگوریتم گوگل نمایشی برای جستجوگر است.
اگر الگوریتم در تلاش است تا آنچه را که بازدیدکننده انسانی به عنوان بهترین نتیجه انتخاب میکند را نمونه قرار دهد، پاسخ به سوال “رتبهبندی چگونه است”، انجام بهترین کار برای جستجوگران میباشد.
پس اگر گوگل این نوع محتوا را رتبهبندی میکند، پس راه نوشتن “محتوای سئو شده” این است که طوری بنویسم که مردم از آن لذت ببرند، درست است؟ نه کاملا! کمی بیشتر از این مورد است.
چگونه محتوای سئو پسندی را ایجاد کنم؟
محتوای سئوپسند محتوایی است که به سوال جستجوگران به صورت واضح پاسخ داده و مهارت و اعتبار و اعتماد بالایی دارد. اگر بخواهم این موضوع را بیشتر باز کنم محتوای سئو پسند محتوایی که به هدف سوال جستجوگر پاسخ میدهد. در واقع محتوای سئوپسند محتوایی است که قبل از هر چیز به سوال جستجوگر پاسخ میدهد. این بدان معناست که موضوع صفحه موردنظر، توسط سوالاتی که مخاطبان پرسیدهاند دیکته میشود.
البته لازم به ذکر است که همه محتوا مربوط به جستجوی مخاطب نیست. برخی مطالب برای راهنمایی فکری یا به منظور ایدههای جدید برای مطالب جستجو شده نوشته شده است. ممکن است مطالب دیگری برای جذب تعاملات اجتماعی نوشته شده باشد.
ما برای اهداف مختلفی محتوا تولید میکنیم؛ پس نمیتوانیم از تکتک صفحات خود انتظار داشته باشیم تا در رتبهبندی موتورهای جستوجو خوب عمل کنند.
این بدان معنی است که بهتر است به جای آنکه به زور بخواهیم کلمات کلیدی را در تمام صفحاتمان بگنجانیم؛ موضوعات مبتنی بر جستوجوی مخاطب را به محتوای خود اضافه کنیم. بسیاری از این کلمات کلیدی در وهله اول بر اساس جستوجوی مخاطب نوشته نشدهاند.
محتوای واضح و جامع چیست؟
هنگامی که سوالی میپرسید، آیا ترجیح میدهید پاسخی مبهم و پیچیده دریافت کنید یا پاسخی واضح و سر راست و قابل فهم ؟ گوگل هم دقیقا مثل شما فکر میکند.
ما صحبت از دستور زبان و انتخاب لغت آنقدرها جالب و جذاب نیست. بیشتر حرفهایهای سئو ترجیح میدهند راجعبه موضوعاتی مثل پردازش زبانهای طبیعی صحبت کنند. اما حتی چنین مطالبی هم با محتوایی که خوانا نباشد میتواند خراب شود، بنابراین این موضوع دارای اهمیت میباشد.
قدرت تنظیمات ابزارهایی چون “دستورزبان و اصلاحات (Grammar & Refinements)” نرمافزار ورد را دستکم نگیرید. چنین ابزارهایی میتوانند به شما در موارد زیر کمک بسیاری کنند:
- جایگزین کردن کلمات پیچیده با کلمات سادهتر
- تبدیل لفاظیها به ایجاز
- تبدیل لحن منفعل به نوع فعال
- و مواردی دیگر از این دست
گوگل همچنین به محتواهای جامع ارزش میدهد. بیاید نگاهی بیندازیم به آنچه گوگل در راهنمای سنجش کیفیت خود بیان کرده است:
“بالاترین رتبهها میتواند حق صفحاتی باشد که محتوای اصلی و با کیفیت بسیار بالای آنها جامع و رضایتبخش است.”
در وبلاگ وبمستر گوگل هم آمده:
” سوال: چه وبسایتی با کیفیت بالا محسوب میشود؟
پاسخ: باید بتوانید به سوال ” آیا این مقاله شرح جامع و کاملی درباره موضوع ارائه میدهد؟” جواب بله بدهید.”
کافی است وقتی به سوالات مخاطبان خود پاسخ میدهید شفاف باشید و موشکافی کنید.
آیا کلمات کلیدی برای سئو مهم هستند؟
اگر پاسخ دادن به شکلی واضح و تخصصی به سوالات، راه اصلی دریافت ترافیک جستوجو است؛ پس نقش کلمات کلیدی چیست؟ یا اصلا چطور باید از آنها استفاده کنیم؟
کلمات کلیدی: ورودی در مقابل خروجی
وقتی ما به نویسندگان خود کلمات کلیدی را میدهیم و از آنها میخواهیم که آن محتوا را برای تکرار x بار از آن کلمه کلیدی بهینهسازی کنند، در نتیجه با محتوایی که در بالا گفتیم (گنجاندن کلی کلمه کلیدی در متن) مواجه میشویم. تأکید نویسندگان به جای اینکه بر روی این باشد که “چگونه میتوانم محتوا را با این کلمات کلیدی شلوغ کنم” باید اینگونه باشد “چطور پاسخی ارائه دهم که جستجوگر این سوال احتمالا میخواهد؟”
باید بخاظر داشت که کلمات کلیدی ورودی هستند. وقتی برای جستجو نوشته میشوند، ما در حال ایجاد خروجی هستیم. پس به جای پرسیدن اینکه “چطور میتوانم این کلمات کلیدی را در صفحه بگنجانم؟” باید ساخت محتوا را با این سوال شروع کنیم “چگونه میتوانم به این سوال پاسخ دهم؟”
“کلمات کلیدی” را به “پرس وجو” تغییر دهید
تصور کنید که ما از کلمه “کلمات کلیدی” دور شدهایم و بیشتر به آنها به عنوان “پرس و جو ها” یا “جستجو ها” استفاده می کنیم.
آیا فکر نمیکنید به احتمال زیاد به آنها به عنوان چیزی که ما باید پاسخ دهیم نگاه میکنیم نه چیزی که باید کپی شود؟ ما هم این چنین فکر میکنیم! استفاده از آنها به عنوان “کلمه کلیدی” همچنین میتواند عواقب ناخواسته دیگری نیز داشته باشد:
1. این کار باعث می شود که ما را بر روی اصطلاحات تمرکز کرده و باعث میشود کلمات کلیدی با ارزش طولانی را نادیده بگیریم.
2. این کار اشاره به یک کلمه واحد دارد. در واقع، کلمات کلیدی هر چیزی است که شخص در نوار جستجو تایپ میکند، که میتواند 2 کلمه یا 20 کلمه باشد.
3. این کار میتواند باعث شود که ما، مشتریان و کارفرمایان بر روی چند کلمه کلیدی بیهوده تمرکز و در عوض از صدها یا هزاران پرس و جوی دیگر که میتواند تاثیرگذار باشند و ترافیک سایت را هدایت کند غافل شویم.
پس بخاظر داشته باشید کلمات کلیدی بد نیستند، اما روشی که ما در مورد آنها صحبت میکنیم مهم است.
BERT و تاریخچه گوگل با کلمات کلیدی
BERT آخرین آپدیت گوگل با هدف درک بهتر زبان انسانی است. در سال 2011، گوگل پاندا را منتشر کرد. پاندا آپدیت الگوریتم گوگل بود که بر روی ترویج سایتها و صفحات با کیفیت بالا و پایین کشیدن مواردی که واقعا ارزش کمی دارند (صفحاتی که فقط پر شده با کلمات کلیدی) تمرکز دارد.
در سال 2013 با الگوریتم مرغ مگسخوار، گوگل الگوریتم خود را دوباره بازنویسی کرد تا به جای اینکه محتواهایی را که با این کلمات مطابقت داشتند رتبهبندی کند، درک بهتری از مفهوم پشت کلماتی که در پرس و جوها بود به دست آورد.
دوباره ما میبینیم که گوگل میخواهد سازندگان محتوای وب فراتر از گنجاندن کلمات کلیدی در صفحه پیش روند و در عوض به سوالات پاسخ دهند. نه اینکه فقط آن را در محتوا تکرار کنند.
در سال 2015، گوگل RankBrain را منتشر کرد، یک مولفه یادگیری ماشین (machine learning) برای الگوریتم جستجو که توانایی گوگل را در ارائه نتایج مربوطه برای سوالاتی که گیجکننده هستند یا قبلا هرگز پرسیده نشدهاند، بهبود بخشد.
حالا ما BERT را داریم، که گوگل میگوید امیدوارم به جستجوکنندگان کمک کند تا “برخی از کلمات کلیدی را رها کرده و به روش طبیعیتری جستجو را انجام دهد.”
گوگل همواره میخواهد محتوا را طوری سطح بندی کند که کاملا به سوالات ما پاسخ دهد. آنها نسبت به گذشته بسیار بهتر عمل کردهاند.
هدف خود را در ذهن داشته باشید
از آنجایی که میدانیم مخاطب از چه راههایی جستوجو میکند، طبیعتا باید جوابها را بنویسیم؛ و بدیهی است که باید همه یا بخشی از جستار را هم در پاسخ خود بیاوریم. این نکتهای است که جان مولر (مدیر آنالیز وبمسترهای گوگل) به تازگی به آن اشاره کرده است.
- چند گونه سیب وجود دارد؟
- 7500 گونه سیب در سرتاسر جهان وجود دارد.
به هر حال این روش درست است! استفاده نقل و نباتوار از کلمات کلیدی نیست؛ بلکه پاسخی طبیعی به جستار مخاطب است.
ما معمولا “نوشتن برای جستار” و “نوشتن برای مردم” را در مقابل هم قرار میدهیم. در صورتی که در واقعیت انتخاب این یا آن معنایی ندارد.
مخاطب هدف ما است؛ و موتور جست و جو ابزار است. پس بر این اساس تولید محتوا کنید.