رنک برین یکی از جدیدترین الگوریتم های گوگل است. در این مقاله قصد بررسی الگوریتم رنک برین را داریم. اگر مدت زیادی باشد که از اینترنت و گوگل استفاده می کنید حتماً زمانی را یادتان هست که عبارتی را در گوگل جستجو می کردید اما به شما صفحه ای را نشان میداد که اصلاً در مورد آن موضوع توضیحی داده نشده بود و صرفاً چند تگ ساده در مورد آن موضوع در سایت قرار داده شده بود!
آن وقت ها سئو در همین موارد خلاصه میشد و شما کافی بود از چند ترفند مثل استفاده از تگ، استفاده از meta keyword، لینک سازی خارجی زیاد و … استفاده کنید تا بتوانید به راحتی در صدر نتایج جستجو قرار بگیرید (البته اون زمان هم هرکسی این موضوعات رو نمیدانست!). برای همین اتفاقات بود که شما وقتی کلمه ای را در گوگل جستجو میکردید با سایت هایی مواجه می شدید که اشتباه بودند و دقیقاً آن چیزی نبودند که شما بدنبال آن بودید.
الگوریتم رنک برین (Rankbrain) بر مبنای هوش مصنوعی است و وظیفه آن درک مفهوم عبارت جستجو شده توسط کاربر است. رنک برین باعث می شود که هنگام جستجو بهترین پاسخ برای کاربر در SERP به نمایش در بیاید.
الگوریتم رنگ برین چیست؟
الگوریتم رنک برین بر اساس هوش مصنوعی می باشد که بر اساس الگوریتم های ماشین لرنینگ طراحی شده است.
یادگیری ماشینی بدین معناست: زمانی که یک نرم افزار بجای یادگیری توسط انسان با استفاده از برنامه های فنی خود شروع به یادگیری کرده و مفاهیم را درک می کند. در واقع الگوریتم های ماشین لرنینگ داده های موجود در سطح وب را آنالیز و با استفاده از هوش مصنوعی سعی در یادگیری از این داده ها را دارند. به بیان ساده تر، به زبان سادهتر با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین و ترکیب آن با هوش مصنوعی، موتورهای جستجو هرروز چیزهای جدیدتر یاد گرفته و هوشمندتر میشوند.
الگوریتم رنک برین (Rankbrain) در سال 2015 توسط تیم مهندسی گوگل راه اندازی شد. این الگوریتم باعث تحلیل هر چه بهتر داده های وب، درک نیاز کاربر و تاثیر گذاری آنها بر روی نتایج جستجو می شود و علاوه بر آن کمک بسزایی به الگوریتم مرغ مگس خوار می کند.
میزان اهمیت الگوریتم رنک برین
مهمترین وظیفه رنک برین نمایش نتایج جستجوی گوگل براساس شناخت الگوهای جدید، تعامل رفتار کاربران، درک و تشخیص مفهومی کلماتی است که کاربران در این موتور، حتی برای اولین بار جستجو می کنند. از بارزترین تفاوت های این الگوریتم با سایر الگوریتم های خانواده خود در این است که همیشه در حال یادگیری و بهینه کردن خود می باشد و دیگر نیازی به آپدیت جدید از طرف تیم گوگل نداشته و این وظیفه بسیار مهم بر عهده خودش قرار داده شده است.
قبل از رنک برین میزان تاثیر الگوریتم ها، سیگنال ها و معیارهای جستجوها به صورت دستی توسط مهندسان گوگل اعمال می شدند، پس از استفاده از هوش مصنوعی و پروژه گوگل دیپ مایند، برای اولین بار استفاده از الگوریتم رنک برین در تاریخ 26 اکتبر سال 2015 توسط گوگل تایید شد و اعلام کرد که از سال 2016 بیش از 15 درصد رتبه بندی در صفحه نتایج جستجو (SERP) توسط این الگوریتم انجام می شود و در کنار پادشاهی محتوا و لینک بیلدینگ، سومین عامل کلیدی در رتبه بندی سایت هاست.
از نظر تشخیص مفهومی عبارت جستجو شده در گوگل، این الگوریتم شباهت زیادی به الگوریتم مرغ مگس خوار داشته ولی هدف نهایی الگوریتم (Rankbrain)، جلب رضایت کاربران است و چون ملاک اصلی سنجش آن رفتار کاربر می باشد، وظیفه اش این است که پس از دریافت تجربه ای که از سمت کاربر و رفتار ایشان به دست می آورد، به یادگیری خود افزوده و خود را به روز کرده و به اصطلاح یادگیری و هوش خودش را بالاتر ببرد تا بتواند نتایج دقیق تری را با توجه به موقعیت کاربران، سابقه جستجوی آنها و درک آن چیزی که به دنبالش هستند، به نمایش بگذارد، پس دیگر به راحتی گذشته نمی توان گوگل را دور زد!
” پس نتیجه می گیریم که این الگوریتم با تفسیر کلیدواژه های یک کاربر و تلاش بر درک مفهوم نیاز او در کنار تجربه گذشته خود و دیگر کاربران این موتور جستجو و سایر پارامترهای سئو که مهندسان گوگل شمار آن را حدود 200 عامل شمرده اند، سایت ها را رتبه بندی می نماید. یعنی دیگر تنها نمی توان اعتبار دامنه، بک لینک های باکیفیت، چگالی کلمات کلیدی یا جدید بودن محتوای سایت را مد نظر داشت بلکه مهمترین عامل در این الگوریتم تجربه کاربری (UX) است. ”
و خبر خوشحال کننده دیگر این است که در گذشته رقابت با یک سایت که قدمت زیاد، بک لینک های بسیار قوی یا محتوای نسبتا خوبی داشت بسیار سخت بود، ولی با این ماشین هوش مصنوعی گوگل، در صورتی که بتوانیم نرخ کلیک CTR بهتر، محتوای کاملتر، بهتر و کاربردی تری برای کاربران خود آماده کنیم، این الگوریتم کمک بسیار بزرگی برای رقابت یک سایت که حتی تازه راه اندازی شده، بوده و اگر خوب کار کنید و از بازگشت یک کاربر برای جستجوی مجدد همان کلیدواژه یا محتوای مشابه جستجوی قبلی خود جلوگیری نمایید؛ شما پیروز نبرد در صفحه نتایج جستجو خواهید ماند.
تاثیر الگوریتم رنک برین (RankBrain) بر سئو و رتبه سایت
همانطور که همه ما می دانیم در گذشته میزان استفاده از کلمات کلیدی در محتوا، عنوان و… مهم بود اما اکنون میزان کیفیت محتوای صفحه، مفید بودن، منحصر به فرد بودن و کاربرپسند بودن محتوا حائز اهمیت است. در واقع می توان گفت که الگوریتم رنک برین عملکرد خود را با دقت و حساسیت بیشتری نسبت به الگوریتم های پاندا، پنگوئن، مرغ مگس خوار، کبوتر و… انجام می دهد.
در واقع الگوریتم رنک برین با استفاده از سیستم هوش مصنوعی نقش تکنیک های کلاه سیاه را هر روز کمرنگ تر کرده و تکنیک های سئو کلاه سفید، رتبه و جایگاه بهتری را به سایت های معتبر و مفید می دهد.
نحوه عملکرد الگوریتم رنک برین
الگوریتم رنک برین از لحاظ تفسیر معنای عبارات کلیدی همانند مرغ مگس خوار عمل کرده، اما ویژگیهای بهتری نسبت به آن دارد. رنک برین به معیارهای شخصی کاربر جستجو کننده آن مانند: مکان جستجو کننده، سابقه جستجو و … نیز توجه کرده و سپس فاکتورهای رتبه بندی مناسب با آن عبارت جستجو را وزن دهی میکند و سایتها را با رتبه بندی در صفحه نتایج جستجو نمایش میدهد.
به عنوان مثال این پنج عبارت جستجو را در نظر بگیرید:
- سفارش اینترنتی غذا
- سفارش اینترنتی غذا در تهران
- خرید اینترنتی غذا
- بهترین سایت برای سفارش اینترنتی غذا
- سفارش غذا با تحویل فوری
همهی این عبارات جستجو بیانگر این هستند که “کدام سایت برای سفارش اینترنتی غذا مناسب است؟” و گوگل نیز با الگوریتم رنک برین (RankBrain) در تلاش است تا خواسته و مفهوم اصلی در پشت عبارات جستجو را تفسیر کرده و مرتبط ترین نتایج جستجو را به کاربرانش نمایش دهد.
پس از اینکه گوگل این عبارات جستجو را از نظر معنایی تفسیر کرد، برای رتبه بندی سایتها در نتایج جستجوی خود به فاکتورهایی (200 فاکتور معرفی شده توسط گوگل) توجه کرده و بر اساس آن سایتها را رتبه بندی میکند. نکته اساسی این است که میزان اهمیت این فاکتورهای رتبه بندی مانند گذشته ثابت نبوده و با توجه به نوع عبارات جستجو به صورت پویا تعیین میشود.
یعنی دیگر نمیتوان استراتژی سئو یک صفحه از سایت را فقط بر روی کلمات کلیدی و … متمرکز کرد، بلکه الگوریتم رنک برین گوگل به مجموعه فاکتورهایی از قبیل:
- اعتبار دامنه سایت
- جدید بودن محتوا سایت
- تنوع کلمات کلیدی موجود در متن سایت
- تعداد و کیفیت بک لینکهای سایت و …
با هم توجه کرده و متناسب با رقابت سایتها در رتبه گیری بر سر آن کلمه کلیدی، وزن فاکتورهای رتبه بندی خود را تغییر میدهد. برای مثل ممکن است دو سایت مشابه برای رسیدن به رتبه 1 به ازای یک کلید واژه نیاز به بک لینک بیشتر داشته باشند، اما دو سایت دیگر برای کلمه کلیدی دیگر به جای تعداد بک لینک بیشتر نیاز به محتوایی تخصصیتر داشته باشند.
رنک برین چطور عبارات جستجو را درک می کند؟
تا همین چند سال پیش گوگل یک مشکل خیلی بزرگ داشت، 15 درصد از عبارات تا به حال در گوگل جستجو نشده بودند. 15 درصد به نظر خیلی عدد بزرگی نمی آید، اما وقتی صحبت از میلیاردها جستجو می شود، 450 میلیون عبارات روزانه گوگل را گیج می کردند. پیش از رنک برین، گوگل تمام صفحات را بدنبال همان عبارت جستجو شده می گشت. اما از آنجایی که این کلمات کلیدی کاملا تازه بودند، گوگل هیچ سرنخی از مقصود کاربر جستجو کننده نداشت.
در گذشته، گوگل بدنبال تک تک کلمات عبارت جستجو شده در صفحات وب می گشت و امروزه به مفهوم عبارت توجه می کند، درست مثل یک انسان. اما چگونه؟ با تطابق کلمات کلیدی کاملا تازه با کلمات کلیدی که از قبل برایش آشنا است. مدتی قبل گوگل مقاله کاملی درباره اینکه چطور از ربات های یادگیری برای درک بهتر مقصود کاربر استفاده می کند، منتشر کرد:
در این مقاله گوگل تکنولوژی ای به نام “Word2vec” که کلمات کلیدی را به مفاهیم تبدیل می کند، را تعریف کرد. برای مثال، گوگل می گوید که این تکنولوژی درک می کند که دو کلمه پاریس و فرانسه مانند آلمان و برلین با یکدیگر ارتباط دارند (کشور و پایتخت) و با ارتباط بین مادرید و ایتالیا متفاوت است. هرچند این مقاله به طور مشخص درباره رنک برین صحبت نمی کند، اما به احتمال زیاد رنک برین نیز از همین تکنولوژی استفاده می کند.
با توجه با الگوریتم رنک برین، وب مسترها باید چه مواردی را بهینه سازی نمایند؟
- به کار بستن تکنیک ها و استراتژی سئو کلاه سفید
- استفاده از کلمات کلیدی طولانی تر و سوالی برای رساندن مفهوم محتوا به موتور جستجوی گوگل تا نتایجی به صورت اسنیپت داشته باشیم.
- استراتژی تولید محتوای با کیفیت، کاربردی و کامل (بیش از 1500 کلمه) همراه با به کارگیری تگ های H1 تا H6 و در نتیجه
- افزایش نرخ کلیک (CTR) کاربر در صفحه نتایج جستجو
- کاهش بانس ریت (نرخ پرش) با به روز رسانی مطالب قدیمی، پیشنهاد هوشمندانه به مطالعه بهترین مطالب سایت و …
- بالا بردن میانگین زمان حضور کاربر در سایت و بهبود تعامل کاربر
- کامنت مارکتینگ و تشویق کاربر به درج نظر
- و در یک کلام؛ بدانیم کاربر سایت ما به دنبال چه چیزی می گردد تا آنرا در اختیار او قرار دهیم!
تحقیق کلمات کلیدی در دنیای رنک برین
همانطور که دیدید، امروزه گوگل مقصود و نیت اصلی پشت هر عبارت جستجو را در نظر می گیرد. پس آیا رویه سنتی جستجوی کلمات کلیدی منسوخ شده است؟ خیر!
اما ممکن است لازم باشد پروسه استفاده از کلمات کلیدی را کمی رنک برین پسند کنید… چطور؟! با ما همراه باشید.
دوره عبارات کلیدی بلند به پایان رسیده است… کلمات کلیدی بلند منسوخ شده اند… در گذشته این کار معقول و منطقی به نظر می رسید که برای هر عبارت جستجو صفحه مخصوص خودش را بسازید. برای مثال شما یک صفحه برای عبارت ” best keyword research tool” می ساختید و یکی دیگر برای ” best tool for keyword research”.
و گوگل در آن زمان نتایج مختلفی نیز برای هر دو عبارت با وجود یکسان بودن مفهوم آنها نمایش می داد. بطور خلاصه استراتژی تولید صفحات برای کلمات کلیدی بلند دیگر جواب نمی دهد…
استفاده از عبارات کلیدی متوسط
به جای عبارات بلند، پیشنهاد ما بهینه سازی صفحات برای عبارات کوچکتر در حد متوسط است. عبارات متوسط، حجم جستجوی خوبی دارند و بسیار رقابتی نیز نیستند. به طور خلاصه، توصیه ما این است که صفحات خود را بر اساس عبارات نه خیلی کوتاه (رقابت بالا) و نه خیلی بلند (حجم پایین جستجو) بهینه کنید. بعد از آن فقط صبر کنید تا ببینید برای چند عبارت کلیدی رتبه گرفته اید. حتما شگفت زده خواهید شد.
بهینه سازی تیترها و تگ ها برای بالا بردن نرخ کلیک “CTR”
همان طور که در بخش قبل دیدید، نرخ کلیک فاکتور مهمی برای رتبه بندی توسط رنک برین است. سوال اینجاست که چطور نرخ کلیک سایت را بالا ببریم؟
تیترهای جذاب و هیجانی بنویسید.
شک نکنید، تیترهای هیجانی که با احساس مخاطب سروکار دارند، نرخ کلیک بیشتری دریافت خواهند کرد. این موضوع را کپی کنندگان محتوا سالهاست که می دانند و با استفاده از تیترهای جذاب و محتوای کپی شده نرخ کلیک بالایی دریافت می کردند، در حقیقت تحقیقات نشان داده که ارتباط زیادی بین تیترهای بسیار جذاب و دفعات اشتراک گذاری توسط مخاطبان وجود دارد.
از پرانتز در تیترها استفاده کنید.
در تحقیقی که توسط تیم HubSpot و Outbrain صورت گرفت، 3.3 میلیون تیتر مورد بررسی قرار گرفت و متوجه شدند استفاده از پرانتز تا 33 درصد موفقیت در جذب کلیک داشته است. چند نمونه از پرانتزها که می توانید استفاده کنید: (2018) ، (تازه ترین اطلاعات) ، (تحقیقات اثبات شده) ، (آخرین بروزرسانی) و …
از اعداد استفاده کنید.
تمام منابع صراحتا هم عقیده هستند که : اعداد نرخ کلیک را بالا می برند. مانند: 17 راه افزایش ورودی وبسایت تا 2 برابر در 1 ماه
از کلمات انگیزشی استفاده کنید.
کلمات انگیزشی در کنار هیجانی بودن تیتر، نقش بسزایی در افزایش نرخ کلیک خواهند داشت. برخی کلمات که انگیزه مطالعه را در مخاطب افزایش می دهند:موثر ، همه چیز ، جامع ترین ، بهترین ، ساده ترین ، کامل ترین، سریع ، اثبات شده و …
فراموش نکنید که متا دیسکریپشن بهینه بنویسید.
توضیحات متا یا Meta Description، بطور مستقیم بر سئوی سایت تاثیرگذار نیستند اما به طور نامحسوس تمام فاکتورهای سئو را تحت تاثیر قرار میدهند. توضیحات متای مناسب می تواند نرخ کلیک شما را بسیار بالا ببرد:
- توضیحات متا را همانند تیتر با چاشنی هیجان بنویسید.
- توضیح دهید که چرا باید روی لینک شما کلیک کنند.
- کلمه کلیدی اصلی را یک بار در متا استفاده کنید.
- بصورت یک جمله معنی دار بنویسید و از تکرار بی هدف کلمات کلیدی خودداری کنید.
چطور نرخ پرش Bounce rate را کاهش دهیم و Dwell time را بالا ببریم؟
حالا با تغییراتی که اعمال کردیم امیدواریم که نرخ کلیک را بالا ببریم و ورودی را به وبسایت خودمان هدایت کنیم، باید به گوگل ثابت کنیم که محتوای ما ارزش مطالعه دارد و رضایت کاربران را جلب می کند.
بهترین راه چیست؟ بهبود Dwell time.
DT میزان زمانی است که کاربر پس از کلیک بر روی نتیجه شما در وبسایت باقی می ماند. پرواضح است، هر چه کاربر زمان بیشتری به مطالعه محتوای شما اختصاص بدهد، بهتر است و برای گوگل به این معنی است که “هی گوگل، مردم عاشق این محتوا هستند، باید بیشتر دیده شود!” پس بسیار منطقی هم است که رنک برین به این سیگنال اهمیت ویژه ای بدهد و رتبه بندی ها را با آن تغییر دهد.
یکی از مهندسین گوگل اخیرا صحبت هایی داشت که در آن به اهمیت 100 درصدی سیگنال های off-page seo مانند بک لینک اشاره می کرد.
کاهش نرخ پرش و افزایش Dwell time
چند راهکار که قطعا به شما در رسیدن به هدفتان کمک خواهند کرد:
1. محتوای خود را در بالای وب سایت قرار دهید.
وقتی کاربر روی لینک شما در نتایج کلیک می کند، پاسخ خود را در کمترین زمان ممکن می خواهد و اصلا دلشان نمی خواهد تا رسیدن به محتوا تبلیغات شما را scroll کنند. محتوای خود را از بالای صفحه و درست مقابل چشم کاربران آغاز کنید.
2. مقدمه ای کوتاه و مفید بنویسید.
شاید عجیب به نظر بیاید اما نوشتن مقدمه ای مناسب، حتی بیشتر از تیترها اهمیت دارد. به این دلیل که 90 درصد از کاربران در همان چند خط ابتدایی کل محتوا را قضاوت می کنند و تصمیم می گیرند که بخوانند یا بروند. وقتی شخصی عبارتی را در گوگل جستجو می کند، خودش اطلاعات اولیه ای راجع به موضوع دارد و بهتر است که در چند خط کوتاه توضیح دهیم مطالعه این مقاله چه اطلاعاتی در اختیارش می گذارد.
3. محتوای بلند، جامع و شامل تولید کنید.
در رنک برین، ما این موضوع را بارها آزمایش و بررسی کردیم و با اطمینان به شما می گوییم:
محتوای طولانی تر یعنی Dwell time بیشتر. واضح است که مطالعه یک مطلب آموزشی 2000 کلمه زمان بیشتری نسبت به 400 کلمه می طلبد، اما این تمام ماجرا نیست. دلیل دیگری که محتوای طولانی تر DT را بهبود می بخشد این است که به احتمال زیاد پاسخ تمام سوالات کاربر را شامل می شود.
4. نوشته خود را به قطعات کوچکتر تبدیل کنید.
مطالعه 2000 کلمه محتوا می تواند خسته کننده و سخت باشد. این کار وقتی سخت تر می شود که تمام محتوا پشت سرهم آمده باشد و اصطلاحا چشم را خسته کند.
خوشبختانه این مسئله خیلی راحت حل می شود: با استفاده از زیرتیترها.