اگر در مورد سئو جدی هستید باید سایت خودتان را بر اساس رنک برین  گوگل بهینه سازی کنید.

چرا؟

خب اخیرا گوگل اعلام کرده که رنک برین سومین سیگنال مهم رتبه بندی گوگل است.

و هر روز به اهمیت آن افزوده می شود.

در راهنمای امروز تمام چیزهایی را که لازم است راجع به الگوریتم رنک برین ( Rank Brain ) گوگل بدانید یاد می گیرید.

راهنمای قطعی گوگل رنک برین

مقالات

قسمت اول :

رنک برین گوگل : یک توضیح بصری

رنک برین گوگل ، یک توضیح تصویری 1

رنک برین گوگل چیست؟

رنک برین یک الگوریتم یادگیرنده ماشینی است که گوگل برای مرتب کردن نتایج جست و جو ها از آن استفاده می کند. همچنین به گوگل کمک می کند دستورات جست و جو را بفهمد و پردازش کند.

خب چه چیزی رنک برین را متفاوت می کند؟

قبل از رنک برین ، صد در صد الگوریتم های گوگل به طور دستی کد شده بودند. پس پروسه چیزی شبیه به این بود:

مهندسان گوگل

مهندس ها هنوز هم روی الگوریتم ها کار می کنند. اما امروزه رنک برین نیز کار خود را در پس زمینه انجام می دهد.

پردازش رنک برین

به طور خلاصه  ، رنک برین الگوریتم را به طور خودکار اجرا می کند.

بسته کلید واژه ، رنک برین اهمیت بک لینک‌ ها  ، تازگی محتوا ، طول محتوا ، اتوریتی دامنه و … را زیاد یا کم می کند.

سپس نگاه می کند که چطور جست و جوهای گوگل با نتایج جدید جست و جو تعامل دارند. اگر کاربران الگوریتم جدید را بیشتر دوست داشته باشند ، می گوید. اگر نه ، رنک برین الگوریتم قدیمی را باز می گرداند.

مهم ترین قسمت اینجاست:

گوگل از تعدادی از مهندسان خواست بهترین صفحه را برای یک جست و جو نشان دهند. آن ها این کار را از رنک برین نیز خواستند.

و رنک برین 10% بهتر از مهندسان پر مغز گوگل عمل کرد!

نتایج بهتر عملکرد رنک برین نسبت به مهندسان گوگل

به طور خلاصه  ، رنک برین کار می کند و ساخته شده است که حالا حالا ها در گوگل بماند.

حال که یک دید کلی از اینکه رنک برین ( Rank Brain ) چیست دارید ، بیایید عمیق تر بنگریم که چطور کار می کند.

قسمت دوم :

رنک برین ( Rank Brain ) چگونه کار می کند ؟

رنک برین دو کار اصلی دارد:

۱. فهم جستار ها ( کلید واژه ها )

۲.اندازه گیری تعامل مردم با نتایج( رضایت کاربر)

بیایید هر دور را مورد بررسی قرار دهیم.

چگونه رنک برین کلید واژه هایی را که جست و جو می کنید متوجه می شود؟

چند سال پیش گوگل یک مشکل داشت:

۱۵ درصد کلید واژه هایی که مردم در گوگل تایپ می کردند قبلا دیده نشده بودند.

ممکن است ۱۵ درصد زیاد به نظر نرسد ، اما وقتی روزانه میلیارد ها جست و جو را پردازش می کنید ، ۱۵ درصد حدود ۴۵۰ میلیون کلید واژه را در بر می گیرد که هر روز گوگل را گیر انداخته بودند.

قبل از رنک برین گوگل صفحات را اسکن می کرد تا ببیند آیا دارای کلید واژه ی دقیقی که مردم جست و جو کرده اند هست یا نه.

اما چون این کلید واژه ها جدید بودند ، گوگل هیچ ایده ای از اینکه جست و جو گر واقعا چه چیزی را می خواسته اند ، نداشت. پس آن ها حدس می زدند.

برای مثال ، فرض کنید شما ” کنسول خاکستری ساخت سونی” را سرچ کرده بودید. گوگل صفحاتی که دارای عبارات “خاکستری” ، “کنسول” ، “ساخت” و “سونی” بودند را بررسی می کرد.

کلمه مورد جستجو

امروزه رنک برین واقعا می فهمد که شما چه می خواهید و نتایجی ۱۰۰ درصد دقیق فراهم می کند.

نتایج رنک برین

بدک نیست.

چه چیزی تغییر کرده؟ قبلا گوگل تلاش می کرد کلمات موجود در جستار شما را با کلمات درون صفحات تطبیق دهد.

امروزه رنک برین تلاش می کند واقعا بفهمد شما چه می خواهید؟ همانطور که یک انسان می بایست.

چطور؟ با تطبیق دادن کلید واژه های قبلا دیده نشده ی گوگل با آن هایی که قبلا دیده شده اند.

برای مثال ، رنک برین احتمالا فهمیده که تعداد زیادی از مردم “کنسول خاکستری ساخت نینتندو” را جست و جو می کنند.

و می داند افرادی که “کنسول خاکستری ساخت نینتندو” را جست و جو می کنند می خواهند نتایجی در باره ی کنسول های بازی بدانند.

پس وقتی کسی ” کنسول خاکستری ساخت سونی ” را جست و جو می کند ، رنک برین نتایجی مشابه به کلید واژه ای که از قبل می داند را بالا می آورد. ( “کنسول خاکستری ساخت نینتندو”).

پس نتایجی در باره ی کنسول های بازی را نشان می دهد ، در این مورد ، پلی استیشن.

متد رنک برین Rank Brain

مثالی دیگر: مدتی پیش گوگل یک پست بلاگی را منتشر کرد که چگونه از یادگیرنده ی ماشینی برای فهم بهتر نیت جست و جو گر استفاده می کنند.

بلاگ اپن سورس گوگل

در آن پست آن ها یک تکنولوژی به اسم “Word2vec” را معرفی می کنند که کلید واژه ها را به مفهوم تبدیل می کند.

برای مثال گوگل می گوید که این تکنولوژی ” متوجه می شود که پاریس و فرانسه همانطور به هم مرتبط هستند که برلین و آلمان مرتبط هستند. ( پایتخت و کشور) ، نه آن طور که مادرید و ایتالیا به هم مرتبط هستند.”

کشور و پایتخت

هرچند این پست مستقیما راجع به رنک برین صحبت نمی کند ، ولی رنک برین نیز حدودا همین تکنولوژی را استفاده می کند.

به طور خلاصه: رنک برین گوگل ( Google Rank Brain ) فرا تر از تطبیق ساده ی کلید واژه ها می رود. رنک برین عبارت جست و جوی شما را به مفهوم تبدیل می کند و صفحاتی را پیدا می کند که آن مفهوم را پوشش می دهند.

در بخش ۳ به شما نشان می دهم که این قضیه چطور طریقه ی تحقیق شما برای کلید واژه های سئو را تغییر می دهد. اما ابتدا بیایید جالب ترین عنصر از کاری که رنک برین انجام می دهد را متوجه شویم.

چگونه رنک برین میزان رضایت کاربر را اندازه گیری می کند؟


درست است ، رنک برین واقعا می تواند در فهم کلید واژه های جدید خوب باشد. و حتی می تواند الگوریتم ها را خودش تغییر دهد.

اما سوال بزرگ این است :

وقتی که رنک برین مجموعه ای از نتایج را نشان می دهد  ، از کجا می فهمد که واقعا خوب هستند؟

خب  ، بررسی می کند:

رنک برین از سیگنال های تجربه کاربری استفاده می کند

به عبارتی دیگر ، رنک برین نتایجی را به شما نشان می دهد که فکر می کند دوست دارید. اگر افراد زیادی آن صفحه به خصوص را دوست داشته باشند ، آن صفحه را از نظر رنک بالا می برند.

و اگر از آن متنفر باشید یا دوست نداشته باشید ، آن صفحه را پایین می آورد و صفحه ای دیگر را جایگزینش می کند و دفعه بعد که کسی آن کلید واژه را جست و جو کند ، (یا عبارتی مشابه) می بیند که چطور عمل می کند.

رنک برین دقیقا چه چیزی را مشاهده می کند؟

توجه به خصوصی به نوع تعامل شما با نتایج جست و جو می کند. به طور اختصاصی  ، نگاه می کند به:

Organic Click-Through-RateDwell

TimeBounce RatePogo-Sticking

این عبارات به سیگنال های تجربه ی کاربر معروف هستند. ( UX signals).

بیایید به یک مثال نگاه کنیم:

ماهیچه ی شما هنگام بازی تنیس گرفته است. پس شما عبارت ” ماهیچه ی گرفته” را در گوگل جست و جو می کنید.

جستجو در گوگل

مثل اکثر مردم ، شما روی اولین نتیجه کلیک می کنید. متاسفانه ، مقدمه پر از محتوای پر کننده است ( “ماهیچه پشت شما ماهیچه ای مهم است و…”).

پس شما بک را می زنید و دومین نتیجه را چک می کنید.

تاثیر pogo stick

این یکی نیز دست کمی از قبلی ندارد. پر از توصیه های کلی مثل ” استراحت کنید و روی ماهیچه یخ بگذارید” است.

پس دوباره به عقب بر می گردید و به نتیجه ی سوم یک فرصت می دهید.

تاثیر pogo stick 2

بینگو! این نتیجه دقیقا چیزی است که دنبال آن بودید.

پس به جای به عقب برگشتن ، ۵ دقیقه برای خواندن صفحه روتین درمان فیزیکی وقت می گذارید و بخاطر اینکه چیزی که می خواستید دریافت کردید به نتایج جست و جو باز نمی گردید.

این رفت و برگشت “Pogo-sticking ” نام دارد و چیزی است که رنک برین به آن توجه زیادی می کند.

اگر گوگل بفهمد مردم سریعا یک صفحه را ترک می کنند تا روی نتیجه دیگری از جست و جو کلیک کنند ، یک پیام به گوگل فرستاده می شود که  ” این صفحه به درد نمی خورد! “.

تاثیر جانبی pogo stick 3

و اگر گوگل بفهمد تعداد زیادی از مردم pogo-sticking را برای یک نتیجه خاص متوقف می کنند ، آن پیج را بالا می برند تا راحت تر پیدا شود.

تاثیر pogo stick 4

حرف های بیشتری راجع به سیگنال های UX ( تجربه کاربری ) دارم که در بخش ۴ و ۵ می گویم. اما الان وقت آن است که به شما نشان دهم رنک برین چگونگی کار تحقیق کلید واژه ها را تغییر می دهد.

قسمت سوم :

تحقیق کلمه کلیدی در دنیای رنک برین ( Rank Brain )

همانطور که مشاهده کردید ، گوگل الان نیت پشت یک کلید واژه را متوجه می شود.

آیا این به این معناست که بررسی سنتی کلید واژه ها مرده است؟

خیر!

با این وجود ، ممکن است لازم باشد پروسه بررسی کلید واژه خود را تغییر دهید تا بهتر با رنک برین کار کند.

چگونه:

کلمات در دنیای رنک برین

کلید واژه های طولانی را فراموش کنید ( آن ها منسوخ شده اند)

کلید واژه های طولانی مرده اند.

در گذشته عاقلانه بود که صدها صفحه ی مختلف بسازید که هر کدام برای کلید واژه متفاوتی بهینه شده باشد.

برای مثال ، شما یک صفحه برای ” بهترین ابزار برای بررسی کلید واژه” بهینه می کنید و یکی دیگر برای ” بهترین ابزار بررسی کلید واژه “.

و گوگل هر کدام را برای کلید واژه های طولانی شان به ترتیب رتبه بندی می کند.

بهترین ابزار تحقیق کلمه کلیدی

امروزه رنک برین متوجه می شود که این عبارات یکی هستند. پس برای آن ها نتایجی مثل هم را نشان می دهند.

نتایج یکسان

به طور خلاصه  ، بهینه سازی کلید ویژه های طولانی دیگر عاقلانه به نظر نمی رسد.

پس باید چکار کرد؟ با ما باشید…

کلید واژه های متوسط را بهینه کنید.

به جای کلمه های کلیدی طولانی ، من توصیه می کنم برای کلمه کلیدی متوسط محتوا را بهینه سازی کنید.

کلید واژه های متوسط عبارات عامیانه تری هستند. آن ها حجم جست و جوی بیشتری نسبت به طولانی ها می گیرند. اما خیلی هم اهل رقابت نیستند.

برای مثال یک مجموعه کلید واژه در مورد موضوع “رژیم پالئو” وجود دارد. عبارات میانی کلید واژه های متوسط هستند.

کلید واژه های متوسط

وقتی صفحه خود را با کلید واژه های متوسط بهینه می کنید ، ( و آن صفحه را عالی می کنید) ، رنک برین به صورت خودکار شما را برای آن عبارت و هزاران کلید واژه ی مشابه رتبه می دهد.

کلمات کلیدی مشابه

در خلاصه ، پیشنهاد می کنم صفحه خود را برای یک کلید واژه ی تکی بهینه کنید. ( فقط مطمئن شوید یک کلید واژه ی متوسط باشد)

سپس بگذارید رنک برین صفحه ی تکی شما را برای تعداد زیادی کلید واژه ی مرتبط رتبه بدهد.

با یک مثال عملی از این پروسه چطورید ؟

 

مثال های بررسی کلید واژه و سئو روی صفحه در دنیای رنک برین

مدتی پیش تصمیم گرفتم برای تمام ابزار های سئویی که استفاده می کردم باز بینی بنویسم.

نتیجه؟ ابزار سئو: لیست کامل

ابزار سئو: لیست کامل

چون محتوای من ارزش زیادی در یک صفحه را ارائه می دهد  ، در ۵ تای اول برای کلید واژه ی هدف (متوسط) من رتبه می گیرد: ابزار سئو

ابزار سئو

اما مهم تر از آن ، رنک برین متوجه می شود که صفحه ی من در مورد مفاهیمی مثل : ” ابزار سئو ”  ، ” نرم افزار سئو”   ، ” ابزار بررسی کلید واژه ” و غیره است.

به همین دلیل است که این صفحه ی تکی برای ۱۸۰۰ کلید واژه ی مختلف رتبه می گیرد. ( بر اساس SEMrush ):

SEMrush

این قدرت بهینه سازی محتوای عالی برای یک کلید واژه ی متوسط است.

قسمت چهارم :

بهینه سازی عنوان و توضیحات متا و برچسب ها برای افزایش نرخ کلیک ( CTR )

همان طور که در فصل یک مشاهده کردید  ،CTR ( نرخ کلیک ) یک کلید رتبه بندی برای Rank إrain است.

سوال این است که چگونه کاری کنیم که افراد روی نتایج شما کلیک کنند؟

خب این دقیقا همان چیزی است که من در این فصل قصد دارم به شما آموزش دهم.

بهینه سازی تایتل برای نرخ کلیک CRT

عناوین خود را احساسی کنید.

شکی نیست که عناوین احساسی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و افراد بیشتر  روی آن ها کلیک می کنند. این چیزی است که نویسندگان تبلیغات سال هاست آن را می دانند و در سال های اخیر این ایده توسط داده ها و اطلاعات پشتیبانی شده است.

در واقع Coschedule بین عنوان هایی که بسیار احساسی هستند و میزان به اشتراک گذاشتن آن ها در فضای اجتماعی ، ارتباط روشنی یافت.

به عنوان مثال این یک عنوان بهینه سازی سئو است:

راه حل های خلاقیت : چگونه به آن دست یابیم؟

بد نیست. اما چیزی کم دارد که افراد را ترغیب کند روی آن کلیک کنند.

این جا به شما آموزش خواهم داد چگونه می توانید این عنوان را به یک نیروی قدرت مند احساسی تبدیل کنید.

لیست کار های روزمره تان را با این 17 راه حل خلاقانه مچاله کنید.

همیشه هم نیازی نیست که عناوین بسیار احساسی بسازید اما هر زمانی که می توانید باید این کار را انجام دهید.

ارزش عنوان های احساسی

به قسمت پایانی عنوان تان براکت یا پرانتز را اضافه کنید.


این کار ترفند همیشگی و مورد علاقه ی من در افزایش نرخ کلیک (CTR) است.

من اولین بار این روش را از مطالعه ای که Hubspot و Outbrain سال ها پیش انجام دادند کشف کردم…

در آن مطالعه آن ها 3.3 میلیون عنوان را بررسی کردند و متوجه شدند که عنوان های دارای براکت 33%بهتر از عنوان های بدون براکت عمل کردند.

عنوان ها با استفاده از پرانتز

در واقع این تاکتیک عنوان نویسی به قدری خوب عمل می کند که من دوست دارم در بیشتر عنوان هایم از پرانتز یا براکت استفاده کنم.

عنوان ها با استفاده از براکت یا پرانتز

چند مثال از براکت و پرانتز که می توانید از آن ها استفاده کنید:

(2019)

[ نمودار اطلاعاتی ]

( داده های جدید )

[ گزارش ]

( مورد مطالعاتی )

( راه حل های ثابت شده )

از اعداد استفاده کنید (نه فقط در لیست پست ها)


داده هایی که از چندین منابع به دست آمده ( شامل buzzsumo ) کاملا روشن است :

اعداد ، CTR را ارتقا می دهند.

شما می توانید اعداد را در عنوان تان استفاده کنید… حتی اگر محتوای شما یک لیست پست نباشد.

به عنوان مثال سال پیش من یک مورد مطالعاتی را منتشر  کردم :

عنوان با اعداد

و از دو عدد در عنوانم استفاده کردم.

فراموش نکنید که توصیفات خود را بهینه سازی کنید.


بله توصیف ها هرگز به صورت مستقیم کمکی به سئو نمی کنند. من متوجه شده ام که یک توصیف بهره برداری شده می تواند به طور قابل توجهی CTR شما را افزایش دهد.

چگونه توصیفی بنویسیم که نتیجه بخش باشد؟

1 – اول : آن را احساسی کنید

درست مثل عنوان ، شما می توانید کاری کنید که توصیفتان احساسی شود.

اینجا یک مثال برای شما داریم :

اضافه کردن احساسات به عنوان

2 – سپس چه کار کنیم که یک نفر روی نتیجه کلیک کند؟

آیا محتوای شما جامع است؟ بر اساس تحقیقات به دست آمده است؟ یا بی دلیل است و جنبه سرگرمی دارد؟ آن را در توصیفتان ذکر کنید.

با پست وبلاگ توجه جلب کنید

یعنی به نوعی استفاده غیر مستقیم از Keyword Planner داشته باشید.

به عنوان مثال وقتی که من به دنبال Bone broth هستم این عبارت را در دو تبلیغ می بینم.

کلمه کلیدی و adwords

4 – در پایان، کلمه کلیدی مورد نظر را استفاده کنید.

گوگل آن را بولد خواهد کرد که این کار به نتیجه ی شما کمک می کند آشکار باشد.

شامل کلمه کلیدی

این تمام چیزی بود که باید انجام دهید.

قسمت پنجم :

چگونه محتوای خود را برای کاهش Bounce Rate و افزایش Dwell Time بهینه کنیم

خب شما از ترفند های بالا بردن سی تی آر استفاده کردید و الان بیشتر از هر زمان دیگری تعداد افراد بیشتری روی نتایج شما کلیک می کنند. 

الان چه کار کنم؟ شما باید به گوگل نشان دهید که نتایج شما ، کاربران گوگل را راضی می کند

بهترین روش برای انجام دادن آن چیست؟ افزایش Dwell time

یعنی مدت زمانی که کاربر پس از جستجوی کلمه ی کلیدی وارد وب سایت میشود و دوباره برای جستجوی همان کلمه ی کلیدی به موتور جستجو باز می گردد.

بهینه سازی محتوا برای ماندگاری کاربران در سایت

آیا گوگل واقعا از سیگنال Dwell Time استفاده می کند ؟ بله!

همان طور که گفتیم dwell time مدت زمانی است که یک شخص برای جستجو در گوگل بعد از کلیک کردن روی نتایج شما در سایتتان صرف می کند. 

روشن است که هر چه قدر یک شخص مدت زمان بیشتری را در پیج شما صرف کند به نفع شماست. و این سیگنال را به گوکل ارسال می کنید که ” کاربران ، این پیج را دوست دارند. بیا بازدید سایتش را افزایش بدیم.”

اگر شخصی بعد از دو ثانیه سایت شما را ترک کند به گوگل این سیگنال را ارسال می کنید  که: ” نتایج آن بد است. بیا فقط تعداد کمی بازدید از سایت به آن بدهیم “

پس منطقی است که Rank Brain ، مدت زمان ماندگاری در سایت را اندازه می گیرد و نتایج را بر اساس همین سیگنال به اطراف پخش می کند.

در واقع یک کارمند گوگل اخیرا گفت گوگل در گذشته بطور کامل به سیگنال های پیج های غیر فعال استناد می کرد (مخصوصا بک لینک ها). اگرچه گوگل هنوز هم از بک لینک ها استفاده می کند این کارمند اشاره کرد که:

یادگیری ماشینی گوگل

و داده ها از آن پشتیباتی می کنند. وقتی ما حجم بزرگی از نتایج جستجوی گوگل را بررسی کردیم بین رتبه بندی بالا و میزان پایین ترک کردن سایت ارتباطی پیدا کردیم. 

Bounce Rate و نتایج گوگل
هرچه بانس ریت پایین تر باشد رتبه در گوگل بالاتر است

چگونه میزان ترک کردن سایت را کاهش داده و ماندگاری در آن را ارتقا دهیم؟ 

در اینجا به شما چند مثال از استراتژی های ساده افزایش ماندگاری کاربر در سایت آموزش می دهیم.

1 – محتوای خود را در قسمت بالای سایت قرار دهید.

وقتی یک نفر در گوگل روی سایت شما کلیک می کند می خواهد که سوالش همین الان پاسخ داده شود.

به بیانی دیگر آن ها نمی خواهند همین طور به سمت پایین اسکرول کنند تا محتوای شما را بخوانند.

به همین علت است که من تا این حد توصیه می کنم که هر چیزی که محتوای شما را پایین می برد باید حذف شود.

محتوای پایین

در عوض اولین جمله از محتوایتان باید در قسمت وسط و جلو باشد.

محتوای بالا

در این صورت شما خواننده را به سرعت به چنگ می آورید.

2 – مقدمه های کوتاه استفاده کنید (حداکثر 5 تا 10 خط)

شاید باور نکنید اما من بیشتر وقتم را روی نوشتن مقدمه صرف می کنم تا عناوین. 

به همین علت است که مقدمه جایی است که نود درصد از افراد تصمیم می گیرند که بمانند…یا بروند. 

و پس از تست و آزمایش های بسیار متوجه شده ام که مقدمه های کوتاه بهتر عمل می کند.

چرا؟

وقتی یک نفر چیزی را در گوگل جستجو می کند خودش راجع به آن موضوع اطلاعاتی دارد. پس نیازی به مقدمه های طولانی نیست.

در عوض مقدمه ی خود را برای جذب کردن محتوایی که قرار است بخوانند استفاده کنید. مثل:

مقدمه کوتاه

وقتی یک نفر “سئوی کلاه سفید” را جستجو می کند مقدمه را خوانده و با خود فکر می کند: عالیه! همون چیزی که می خواستم.

3 – محتوای بلند و با جزئیات را منتشر کنید.

من این ده راه حل را تا سه شنبه امتحان کرده ام و می توانم با اطمینان به شما بگویم که:

محتوای طولانی تر= ماندگاری در سایت بهتر

روشن است که خواندن یک راهنمای ۲۰۰۰ کلمه ای زمان بیشتری می برد تا خواندن یک پست ۲۰۰ کلمه ای در وبلاگ. ولی این فقط قسمتی از معادله است. 

دلیل دیگری که محتوای طولانی تر ماندگاری در سایت را بهبود می بخشد این است که محتوای طولانی تر ، پرسش یک جستجوگر را کامل تر پاسخ می دهد. 

به عنوان مثال تصور کنید که شما این عنوان را جستجو می کنید:

“چگونه یک دوی ماراتون را انجام دهیم؟”

محتوای طولانی منتشر کنید

و اولین نتیجه ی جستجویی که شما روی آن کلیک می کنید یک پست ۳۰۰ کلمه ای است. این سایت سوال شما را پاسخ می دهد اما همچنان شما خواهان مطالب بیشتری هستید.

pogosticking

کلیک می کنید روی دکمه ی بازگشت تا مطلب بهتری پیدا کنید (احتمالا به خاطر دارید که گوگل آن را pogo sticking می نامد).

 و این بار شما صاحب موفقیت بزرگی می شوید. شما یک راهنمای جامع پیدا می کنید که هر آنچه برای دوی ماراتون لازم است بدانید را پوشش می دهد.

راهنمای جامع منتشر کنید

قهوه در دست می گیرید و راهنما را از ابتدا تا انتها می خوانید. حتی بخش های خاصی را دوباره می خوانید.

محتوای طولانی آنقدر خوب نتیجه می دهد که من ترجیح می دهم که فقط محتوایی را منتشر کنم که حداقل ۲۰۰۰ کلمه باشد. 

4 – محتوای خود را به بخش های کوچک تر تقسیم کنید. 

بذارید با این قضیه هم شما رو مواجه کنم :

خواندن ۲۰۰۰ کلمه کار دشواری است.

و حتی سخت تر می شود وقتی که آن ۲۰۰۰ کلمه به عنوان دیوار عظیمی برای متن عمل می کنند.

خوشبختانه برای حل این مشکل راه حل ساده ای وجود دارد:

subheaders یا زیر عنوان ها

آن ها محتوای شما را به بخش های کوچک تری تقسیم می کنند. این کار خواندن متن را راحت تر می کند.

به همین دلیل ما در سایت سئوهاب و حتی در همین مقاله از زیر عنوان های بسیاری استفاده کرده ایم.

قسمت ششم :

استراتژی های بهینه سازی رنک برین و مطالعات موردی (جایزه)

در این فصل قصد دارم چندین استراتژی های سریع به شما آموزش دهم که می توانید برای Rank Brain سایت خود را بهینه سازی کنید.

بهینه سازی استراتژی رنک برین

آگاهی در مورد برند ها را افزایش دهید. CTR را ارتقا دهید.

قبلا به شما نشان داده ام که اعداد ، احساسات و کلمات قدرت مند چگونه می تواند CTR ( نرخ افزایش کلیک ) شما را ارتقا دهد. اما متغیر بزرگ دیگری وجود دارد که من هنوز خاطرنشان نکرده ام: آگاهی از برند ها !

نیازی به تاکید نیست که اگر شخصی برند شما را بشناسد احتمال آن بیشتر است که در نتایج گوگل روی سایت شما کلیک کند. در واقع داده های به دست آمده از Word stream نشان می دهد که آگاهی از برند ها می تواند تا 342%  ، CTR را افزایش دهد.

افزایش آگاهی از برند

به عنوان مثال به نتایج این جستجو ها نگاهی بیندازید.

نتایج جستجو

شما کدام یک از این دو سایت را انتخاب می کنید؟

NYTimes.com

Simply recipes

به بیان دیگر شما میخواهید که افراد قبل از این که در گوگل جستجو کنند راجع به برند شما بدانند.

1 – ابتدا تبلیغات فیس بوک را امتحان کنید.

حتی اگر افراد کلیک نکرده و آن را عوض کنند تبلیغات فیس بوک می تواند برند شما را در مقابل چشمان افراد زیادی قرار دهد.

تبلیغات فیسبوک

و زمانی که این چشم ها در حال بررسی نتایج جستجو هستند احتمال این که روی سایت شما کلیک کنند بسیار زیاد است.

2 – یک متن خبری با ارزش ایمیل کنید.

هیچ چیز به اندازه ی ارسال محتوای با ارزش به صندوق دریافت ایمیل افراد ، آگاهی آنها از برند ها را افزایش نمی دهد.

در واقع امتیاز من همیشه بالاتر از میانگین صنعت است زیرا فقط محتوای خوب و با ارزش ارسال می کنم.

محتوای با ارزش

نیازی به تاکید نیست که افرادی که برای مطالب من اشتراک دارند متوجه شده اند که متریال من در تجارت بهترین است. پس زمانی که بک لینکو در صفحه 1 ظاهر می شود آن ها بیشتر تمایل دارند که روی نتایج من کلیک کنند.

3 – یک “Content Blitz” انجام دهید

Content Blitz زمانی است که شما محتوای بسیار زیادی را در مدت زمان بسیار کم منتشر می کنید. به من اعتماد کنید! این روش بسیار قدرت مند تر از زمانی عمل می کند که شما محتوا را در عرض یک سال منتشر کنید.

در واقع من زمانی که برای اولین بار بک لینکو را شروع کردم از content blitz استفاده کردم

من پست های مهمان را منتشر کردم :

پست مهمان

به پادکست ها رفتم :

رفتن به پادکست

حتی با Neil patel در نوشتن یک راهنما همکاری کردم :

راهنمای حرفه ای

و این کار کمک کرد که بک لینکو از “اون چیه؟” به “چه سایت فوق العاده ای!” تبدیل شود.

 

“صفر ها” را به “قهرمان ها” تبدیل کنید.

آیا شما هم در سایت خود پیجی دارید که به اندازه ای که انتظار داشتید نتیجه بخش عمل نکرده است؟

خبر های خوبی برای شما دارم : اگر به عقب باز گردید و آن پیج را برای Rank Brain بهینه سازی کنید می توانید به صورت جدی آن را ارتقا دهید.

به عنوان مثال Sean از سایت proven.com یک راهنمای بزرگ در سایتش دارد که به خوبی عمل می کرد… اما به اندازه ای که انتظار داشت رتبه ی خوبی در گوگل دریافت نمی کرد:

افزایش ctr

و او متوجه شد که عنوان پیجش به اندازه ی کافی جذاب نیست که روی آن کلیک کنند :

محتوای غیر جذاب

پس یک عدد ، یک کلمه ی قدرت مند و یک پرانتز به عنوانش اضافه کرد :

کلمات قدرتمند

و همین تغییر به تنهایی ، بازدید سایت او را تا حدود 128% افزایش داد :

افزایش ترافیک ارگانیک

بله تعدادی از عواملی که بازدید پیج او را افزایش داد به خاطر حقیقت ساده ای بود که افراد بیشتری روی نتایج سایت Sean کلیک می کردند. اما قسمت بزرگ و اصلی داستان این بود که Rank brain ، افزایش CTR را متوجه شد :

ctr رنک برین

 

برای پر کردن فضای خالی محتوا از کلمات کلیدی LSI استفاده کنید.

کلمات کلیدی LSI ، کلمات و عباراتی هستند که مربوط به موضوع اصلی محتوای شما هستند.

چرا کلمات کلیدی LSI مهم هستند؟ خب آن ها فضایی را که Rank Brain نیاز دارد تا پیج شما را به خوبی بفهمد به آن می دهد.

به عنوان مثال بیایید تصور کنیم که شما مشغول به نوشتن یک راهنما هستید در رابطه با ساختن لینک :

کلمات کلیدی LSI چیز هایی هستند مثل :

  • بک لینک ها
  • دامین اتوریتی
  • دسترسی به ایمیل
  • انکر تکست

و زمانی که Rank Brain متوجه می شود که محتوای شما این عبارات را دارد اطمینان حاصل می کند که پیج شما راجع به ساختن لینک است… که به این معناست که احتمالا شما به کلمات کلیدی که مربوط به آن موضوع است امتیاز می دهید.

شما می توانید با ابزار Watson Natural Understanding ، کلمات کلیدی LSI را پوشش ندهید. این ابزار محتوایی را که به آن می دهید بررسی می کند.

به عنوان مثال وقتی که در نسخه ی اول این راهنما جایگذاری کردم ، همه ی Conceptهایی را که مربوط به Rank Brain بودند بیرون ریخت.

راهنمای waston

جالب اینجاست که من بسیاری از این عبارات را در راهنمایم ذکر نکردم.

Watson هم مثل Rank Brain به خوبی متوجه می شود که محتوای من راجع به چه چیزی است. و زمانی که شما این کلمات کلیدی LSI را در پست تان قرار می دهید ، برای Rank Brain تایید می کنید که محتوای شما جامع است.

حالا نوبت شماست

خب من در این راهنما مطالب زیادی را به شما آموزش دادم. امیدوارم که از آن لذت برده باشید. حالا می خواهم آنچه که شما میگویید را بشنوم.

کدام یک از مواردی که گفته شد را مایلید انجام دهید؟

آیا قصد دارید روی CTR تمرکز کنید؟

می خواهیداز کلمات کلیدی LSIاستفاده کنید؟

در قسمت کامنت ها من را از نظر هایتان مطلع کنید.

مشاوره